«هیچوقت فکرش را هم نمیکردم که به ناسا بروم، چون ربطی به رشتهام نداشت، ولی از محیط آنجا خیلی خوشم آمد...
«هیچوقت فکرش را هم نمیکردم که به ناسا بروم، چون ربطی به رشتهام نداشت، ولی از محیط آنجا خیلی خوشم آمد. از بچگی به کشف چیزهای تازه و عجیب علاقه داشتم و مدام دنبال کتابها و فیلمهای علمی- تخیلی بودم. برای همین چند سالی که گذشت، دیدم واقعا در جای درستی هستم.» البته صباحی میگوید كار كردن در یك سازمان فضایی معتبر، چالشهای خاص خودش را هم دارد. همه فكر میكنند که كار با موضوعات فضایی پر از جذابیت و چیزهای تازه است، اما لحظاتی هم پیش میآید كه آدم را حسابی دمغ میكند. تصور كنید که 15 سال تمام درس خوانده و یك مدرك معتبر دانشگاهی گرفتهاید، آن وقت یكباره مدركتان را پس بگیرند. شكست خوردن در پروژههای طولانیمدت JPL، دقیقا به همین اندازه دردناك است؛ كسی میتواند در این دنیا دوام بیاورد كه بلد باشد چطور شكست بخورد.
آن زمان شرایط كاری در ناسا، با این روزها تفاوتهای چشمگیری داشت، اما باز هم دارای جوان به سرعت به محیط کارش علاقهمند شد؛ «شرایط آن زمان مثل حالا نبود. پروژههای فضایی آمریکا بودجهی خیلی کمی داشتند. تعداد جوانان این قسمت هم خیلی کم بود. با این حال آرامآرام حس کردم که اینجا برای من جای مناسبی است و میتوانم به خواستهها و علاقههایم برسم. کارم چالشهایی داشت که مرا جذب میکرد.»...